نخستین همایش ملّی «دگرپذیری و رواداری» همایشی بود که حتّی نامش کنجکاوی‌برانگیز بود و خیلیها معنای نامش را نمی‌دانستند و وقتی با آن آشنا می‌شدند بیشتر مشتاق شرکت در آن بودند چرا که عنوانی بود که امروزه جوامع نبودش را بسیار احساس می‌کنند و آثار زیانبار نبودش را به چشم خود دیده‌اند و دهه‌هاست منتظرند اقداماتی در جهت برقراری صلح و آرامش در جهان برداشته شود و حال چنین همایشی چون اقدامی در این راستاست، اشتیاق به شرکت در آن را دوچندان می‌کند.

برگزاری چنین همایشی در جهان کنونی، بسیار ضروری و کارآمد و در راستای نیاز است؛ چرا که بزرگترین چالش بین‌المللی  و درون‌مللی در دنیای امروز وجود ناسازگاری و گاهاً تنش‌ها و ستیزها بین اقوام و مذاهب یک ملّت و یا مابین ملل و دولت‌هاست. ستیزهایی که در بسیاری مواقع قربانیان جانی و روانی و آوارگان و بی‌خانمانها می‌آفریند. آفرینش بدیُمن و کریهی که هیچ چشمی را طاقت دیدن و هیچ دلی را تحمّل کنار آمدن با آن نیست. 

لذا برداشتن هر قدمی - ولو کوچک- در راستای دگرپذیری می‌تواند اقدامی مثبت و سازنده در جهت فرهنگ‌سازی در بین مردم و ایجاد سازش و آرامش و به‌تبع آن دستیابی به آسایش و ترقّی باشد و دولت‌ها هم در سایه‌ی مردم دگرپذیرشان حتّی اگر نخواهند ناچار به سازش با یکدیگر خواهند شد چون نهایتاً هر دولتی تسلیم خواست ملّتش است.

پس می‌توان گفت فرهنگ‌سازی دگرپذیری در یک جامعه دستاوردهایش هم اجتماعی هم فرهنگی و هم اقتصادی و امنیّتی  است. جوامع دگرپذیر در آرامش و صلح و امنیّت ناشی از این فرهنگ والّا از تمام جوانب به رشد و ترقّی دست خواهند یافت و نیرویشان در ستیز با دیگران به هدر نخواهد رفت، بلکه در رشد و آبادانی صرف خواهد شد.

همایش مهاباد به عنوان نخستین همایش در این راستا ضمن داشتن نقاط ضعف دارای نقاط قوّت بسیاری بود که می‌تواند اوّلین قدم مؤثّر در فرهنگ‌سازی این مهمّ باشد.

از نقاط ضعف آن می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: ۱. کم بودن فرصت ارائه‌ی مطالب توسّط سخنرانان به دلیل زیاد بودن تعدادشان نام برد که اگر تعداد سخنرانان ۴نفر می‌بود هر کدام به جای یک ربع می‌توانست در نیم ساعت مطالبش را تقریباً  ارائه دهد؛ امّا تقریباً همه‌ی سخنرانان نتوانستند در مدّت کوتاه مطالب خود را به نتیجه و سرانجام برسانند. خود بنده راهکارهایی مهمّ در جهت اصلاح بینش و منش جامعه و دولت‌ها در جهت دگرپذیری و رواداری را در نظر داشتم بیان کنم و نمونه‌های عملی بیشتری در صدر اسلام هم داشتیم که فرصت نشد ارائه دهم. سایر سخنرانها هم همین‌گونه بودند. که ان‌شاءالله در همایش‌های بعدی بانیان محترم به این نکته توجّه فرمایند. هرچند با توجّه به ترکیب سخنرانها هدف بانیان از انتخاب این تعداد سخنران مشخّص است و معلوم است که قصدشان رعایت دگرپذیری در نوع افراد سخنران بوده است و چه بسا برای اوّلین همایش در این موضوع خود این چینش هم بازتاب عملی خوبی خواهد داشت و خالی از لطف و عنایت نبوده است. 

۲. نقطه ضعف دیگر ظرفیت کم سالن وحدت مهاباد با توجّه به استقبال بسیار و کم‌نظیر مردم و همین‌طور گرم بودن سالن به‌خاطر جمعیّت زیاد و عدم کشش وسایل تهویه و خنک‌کننده در مقابل این استقبال گرم بود که شاید بتوان گفت این قسمت خارج از توان بانیان بود و رخنه‌ای بر آن بزرگواران بابت آن وارد نیست.

۳. ایراد دیگری که گرفته می‌شد نبودن افرادی از فرهنگ‌های دیگر ایران ازجمله شهروندان شرق و جنوب کشور و... بود که بانیان دلیلش را هم نبودن ظرفیت کافی سالن و امکانات بیان داشتند و هم اینکه در چینش سخنرانها هم بیشتر کسانی که در این موضوع کار کرده بودند، دعوت شدند.

از جمله نقاط قوّت همایش هم می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

۱. شیوه‌ی دعوت از سخنرانان و افراد نخبه‌ی جامعه با حفظ کرامت و ارجگذاری همراه بود و فاصله‌ی بین زمان همایش و زمان دعوت از سخنرانان هم معقول بود و فرصت آماده کردن مطالب فراهم بود و این خود نشان از وجود برنامه‌ریزی و مدیریت بالای بانیان آن می‌باشد.

۲. در نظر گرفتن هیأت استقبال در ورودی تالار خود نشان از ادب و متانت و سلیقه‌ی بالای بانیان همایش بود که در همان لحظه‌ی ورود به سالن به شرکت‌کنندگان انرژی مثبت و دلگرمی می‌داد و خود تجلّی زیبایی از دگرپذیری بود.

۳. اینکه برای اساتید و افراد تأثیرگذارتر جامعه صندلی‌هایی رزرو شده بود نیز اقدام مثبتی در ارج‌نهی بر جایگاه علم و علما بود که مدّت‌هاست به فراموشی سپرده شده بود و در عین توجّه بانیان به این امتیاز ویژه برای بزرگان جامعه، حق عموم هم نادیده گرفته نشده بود و بیشتر صندلی‌ها عمومی بود و بعد از تایم مشخّصی از شروع برنامه به عموم اجازه داده شد که در صندلی‌های رزروی که صاحبش تأخیر داشته و حضور ندارد بنشینند و این یعنی حکمت در مدیریت منابع و حفظ حرمت اشخاص عادّی. چنین مدیریت حکیمانه و عادلانه و به‌حقّی را تاکنون در هیچ مراسمی ندیده بودم.

۴. یکی از نقاط برجسته‌ی این همایش دعوت از سخنران زن بود که برای موضوعات این‌چنینی که بیشتر اساتید و ماموستایان مرد را دیده‌ایم خود ابتکار زیبایی در جهت تجلّی دگرپذیری بود خصوصاً که اوّلین سخنران در پنل اوّل هم زن باشد درحالیکه خود من احتمال می‌دادم جزو سخنرانهای وسط باشم.

هرچند شروع هر کاری سخت‌تر است و شاید شروع پنل اوّل برای من هم سخت بود؛ امّا آن را از جهت دگرپذیری به فال نیک گرفتم و توکّل بر خدا سخن گفتم.

این حرکت بانیان و مجریان همایش بازتاب خیلی خوبی در خانمها داشت.

۵. انتخاب موسیقی آذری در کنار کردی خود نمایش زیبای دیگری از دگرپذیری بود که ظرفیت قومی استان را تحت پوشش قرار داده بود. و انتخاب سرود دایه(مادر) و معرفی مادر به عنوان الگوی دگرپذیری خود نشان از خوش‌سلیقگی و نکته‌سنجی بانیان محترم داشت که واقعاً جای تأمّل دارد.

۶. رعایت وقت و نظم برنامه هم از نقاط قوّت پررنگ همایش بود با توجّه به اینکه در بیشتر همایش‌ها و برنامه‌ها به این مهمّ اعتنا نمی‌شود. در این همایش واقعاً نظم و رعایت وقت از ابتدا تا انتهای آن موج می‌زند و تفاوتش را با دیگر برنامه‌هایی که تاکنون شرکت کرده بودیم کاملاً احساس می‌کردیم.

۷. حضور مسؤولان مملکت و مجریان دولت در این همایش نیز تا حدّی چشمگیر و مفید بود وسخنانی که ارائه دادند در عین نقدهایی که برخی بر آن وارد نمودند به نسبت سایر برنامه‌ها و همایش‌ها مؤثّرتر بود و نشانه‌هایی از دگرپذیری را می‌توانست در آن دید و هر چند انتظار بیشتری از آنان می‌رفت امّا باز هم قدم مثبتی برداشتند.

این موارد نمونه‌هایی از نقاط قوّت و ضعف همایش بود که در مجموع نقاط قوّت آن به عنوان اوّلین همایش در این موضوع آن‌قدر بیشتر بود که رضایت عمومی از همایش در بین شرکت‌کنندگان را رقم زد و بیشترشان با حسّ خوب و مثبت از آنجا خارج شدند.

امید است امثال چنین اقدامات سازنده‌ای بیشتر شود و خداوند بانیان آن را توفیق دهد که همایش‌های بهتر و مؤثّرتری را در آینده در اقصی نقاط کشور برگزار کنند و الگویی برای دیگران در این اقدامات مؤثّر و ضروری شوند.

برای بانیان و مجریان آن آرزوی سربلندی و سعادت دو جهان و موفّقیّت در خدمت به دین و مردم را داریم.